Web Analytics Made Easy - Statcounter

فارس پلاس؛ خط ویژه - خط ویژه، رصدی است روزانه از لابه‌لای روزنامه‌های داخلی و عملیات رسانه‌ای پایگاه‌های خبری رسانه‌های ضد انقلاب، در این رصد  برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانه‌های داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.

*******

سانسور خبر رونمایی پایگاه زیرزمینی ارتش در BBC و رسانه های اصلاح طلب

دیروز پایگاه زیرزمینی «عقاب ۴۴» ارتش رونمایی شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این پایگاه زیرزمینی قابلیت پذیرش و عملیاتی کردن انواع جنگنده‌های شکاری و بمب‌افکن و همچنین پرنده‌های بدون سرنشین نیروی هوایی ارتش را دارد. پایگاه هوایی راهکنشی عقاب ۴۴ با در اختیار داشتن اماکنی چون آلرت، پست فرماندهی، آشیانه‌های نگهداری جنگنده، مراکز تعمیر و نگهداری هواپیما، تجهیزات ناوبری و فرودگاهی، مخازن سوخت و ... این قابلیت را دارد تا انواع جنگنده‌های نیروی هوایی را برای انجام ماموریت‌های محوله پذیرا باشند.

این پایگاه‌ها با نگهداری جنگنده‌ها در مکان‌های امن و تجهیز آن‌ها به سامانه‌های جنگ الکترونیک، بمب‌ها و موشک‌ها از جمله یاسین، قائم و آصف امکان عملیات دورایستا و افزایش برد راهبردی برای اهداف دوردست را فراهم کرده است.

کارشناسان معتقدند که رونمایی از پایگاه راهکنشی ارتش جمهوری اسلامی ایران که با در نظر گرفتن اصول پدافند غیرعامل طراحی و توسعه پیدا کرده، یک اقدام راهبردی است.

 

این خبر بازتاب گسترده ای در رسانه های خارجی داشت. حتی رسانه های معاند از جمله اینترنشنال سعودی نیز نتوانستند از کنار این خبر، بی تفاوت بگذرند.

اما نکته قابل تأمل اینجاست که این خبر بسیار مهم در برخی رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب سانسور شد. این دقیقا همان رویکردی بود که بی بی سی فارسی در پیش گرفت و این خبر را کاملا سانسور کرد.

در همین رابطه روزنامه های سازندگی- ارگان حزب کارگزاران-، هم میهن، آرمان ملی، اعتماد، شرق و...در صفحه اول به هیچ عنوان به این خبر مهم نپرداختند.

 

متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب از انتشار اخبار مثبت و افتخارآمیز امتناع کرده و تلاش دارند تا همواره اخبار منفی و یأس آفرین را منتشر کنند. کاملا طبیعی است که رسانه ای همچون بی بی سی فارسی از انتشار این خبر افتخارآمیز و غرورآفرین عصبانی باشد و از خشم، آن را سانسور کند. سوال اینجاست که چرا برخی رسانه های اصلاح طلب دقیقا همصدا و همراستا با بی بی سی فارسی، این رفتار را تکرار کرده اند؟!

دلخوری روزنامه کرباسچی از برخورد رئیسی با سفیر فرانسه

روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «زبان بدن رئیس جمهور» نوشت:«آیا رئیس‌جمهور از دست فرانسه عصبانی است؟ این سوالی بود که بعد از دیدن گزارش تصویری‌های سایت ریاست‌جمهوری ذهنم را مشغول کرد. بعدازظهر مطابق عادت هر روز صفحه عکس پورتال ریاست‌جمهوری را چک کردم. گزارش‌های تصویری نشان می‌دهد که سفرای جدید کشورهای زیمبابوه، یونان، اروگوئه و فرانسه استوارنامه‌هایشان را تقدیم رئیس‌جمهور کردند. از روی عکس‌ها و زبان بدن رئیس‌جمهور مشخص است که رئیس‌جمهور در دیدار با سفیر فرانسه خشمش را فرو خورده و صرفا جهت رفع کُتی استوار‌نامه سفیر فرانسه را تحویل می‌گیرد.»

 

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بعد از دیدار سفیر فرانسه به سراغ عکس‌های سفیر زیمبابوه رفتم و در آن عکس‌ها دیدم که رئیس‌جمهور دودستی استوارنامه را از سفیر این کشور تحویل گرفته است در صورتی که در دیدار با سفیر فرانسه یک‌دستی و با نگاهی غضب‌آلود استوارنامه را تحویل گرفته است. بعد از دیدن عکس‌ها دنبال خبر را گرفتم و محتوای هر دو جلسه را خواندم. حدسم درست بود. رئیسی در دیدار با سفیر فرانسه "با ابراز تاسف از محاسبات غلط برخی کشورهای اروپایی درباره محیط داخلی ایران، آن را ناشی از عدم درک حقیقت ملت با عظمت ایران و وابستگی به منابع اطلاعاتی معاند دانست و به سفیر جدید فرانسه توصیه کرد که انتقال صحیح حقایق جامعه ایران به هیئت حاکمه فرانسه را وظیفه اصلی خود بداند." بعد از آن متن دیدار با سفیر زیمبابوه را خواندم که رئیسی با اشاره به روابط دوستانه ایران و زیمبابوه پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفته بود "ایران و زیمبابوه ظرفیت‌های فراوانی دارند که می‌تواند در مسیر ارتقا و گسترش روابط و همکاری‌های فی‌مابین مورد استفاده قرار گیرد."»

 

فرانسه درقبال مردم ایران کارنامه سیاه و جنایت باری بر جای گذاشته است. از میزبانی گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین تا پرونده خون های آلوده و تجهیز صدام به سلاح های کشتارجمعی در جنگ تحمیلی و همراهی با آمریکا در تحریم و حمایت از داعش و حمایت از اغتشاش و آشوب و حمایت از گروهک های تجزیه طلب و...

 

رئیس جمهور ایران در دیدار با سفیر فرانسه از موضع اقتدار برخورد کرده و توصیه هایی را خطاب به نماینده فرانسه مطرح کرده است. اما گویا این رفتار عزتمندانه رئیس جمهور، به جریان اصلاح طلب برخورده و آنان را ناراحت کرده است.

رویکرد تحقیرآمیز بخشی از جریان اصلاح طلب در رابطه با دولت های غربی، واقعا تأسف برانگیز است. این رویکرد هیچ نسبتی با منافع ملی و عزت مردم ایران ندارد.

 

حمایت رسانه سعودی-انگلیسی و رسانه های غربگرا از اظهارات خاتمی

اظهارات و موضعگیری های اخیر محمد خاتمی، استقبال رسانه های معاند و از جمله اینترنشنال سعودی را در پی داشته است. این رسانه ضدایرانی از یکسو به رژیم آل سعود وابسته است و از سوی دیگر به عنوان بازوی رسانه ای سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) عمل می کند.

همزمان با استقبال این رسانه از موضعگیری های خاتمی، برخی رسانه های اصلاح طلب در داخل نیز به موضعگیری های خاتمی ضریب داده و از آن استقبال کرده اند.

 

امثال خاتمی و میرحسین از جمله اشخاصی هستند که در سال ۸۸ جشن مشارکت ۸۵ درصدی را با دروغ تقلب به کام مردم تلخ کرده و کشور را ماهها دچار آشوب و التهاب کردند. همین طیف در حدفاصل سالهای ۹۲ تا ۹۸ با نسخه پیچی در سیاست خارجی و اقتصاد، ضمن تحمیل خسارت محض برجام، تورم افسارگسیخته را به کشور تحمیل کردند.

 

حالا همین افراد، ژست منجی به خود گرفته و برای برون رفت از مشکلات، نسخه می پیچند. کسانی که با الفبای مردم سالاری و کشورداری بیگانه هستند، به هیچ عنوان صلاحیت نسخه پیچی برای بهبود اوضاع را ندارند، که اگر داشتند، رسانه هایی از جمله اینترنشنال سعودی برای آنان اینگونه سوت و کف و هورا نمی کشیدند.

پایان پیام/.

منبع: فارس

کلیدواژه: خط ویژه BBC دیدار با سفیر فرانسه رسانه های اصلاح طلب برخی رسانه رئیس جمهور عکس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۷۹۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طرحی برای رسانه‌های فردای ایران

سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقه‌های امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانه‌ای را کمرنگ‌تر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بن‌بست سیاسی هم بر نظام رسانه‌ای سایه انداخته است. فعلاً نشانه‌ای از بهبود در افق پیدا نیست.

ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیع‌تر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنب‌وجوش‌هایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونی‌های بنیادینی که چند سال است نشانه‌هایش را می‌بینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانه‌ایِ فرداهای روشن‌تر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی می‌رسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانه‌ای که ایده‌های سابق برافکنده می‌شوند و خلأ ایده پیش می‌آید، ایده‌های کژ و نامطلوب و بدخواهانه می‌تواند به‌راحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواس‌گونه و منفعلانه تصور می‌کنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیل‌ها و جایگزین‌های احتمالی فکر کرده باشیم، به‌سوی آن گام برمی‌داریم هرچند آهسته و با موانع و رنج‌های بسیار.

باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانه‌ای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایه‌هایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروه‌های صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامه‌نگاری مربوط است به دیده‌بانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامه‌نگاری مراقب و منعکس‌کننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیده‌بانی را بگیرند. پس رسانه‌ها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانه‌ای آینده ایران می‌تواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفه‌ای برای برقراری آزادی رسانه‌ها باشد.

دومین مؤلفۀ نظام رسانه‌ای مطلوب در ایران می‌تواند قطع انحصار از رسانه‌های سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمی‌باید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخش‌های مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که ده‌ها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروه‌های مختلف با عقاید گوناگون و آرمان‌هایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکت‌ها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقه‌های مختلفِ زنجیره کسب‌وکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.

برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربه‌های تلخی که داشته‌ایم، می‌توان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانه‌ای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که به‌تدریج به پیکر نظام رسانه‌ای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سم‌زدایی کرد.

برای رسیدن به این شرایط در رسانه‌های ایران نیازمند یک پیش‌شرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانه‌ها، از مالکیت و مدیریت رسانه‌ها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانه‌ها. اینکه می‌گوییم حکومت در نظارت بر رسانه‌ها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانه‌هایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری مستقل می‌توانند بر عملکرد حرفه‌ای رسانه‌ها نظارت داشته باشند و دادگاه‌های مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانه‌ها می‌توانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانون‌گذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وب‌سایت‌ها خبری نیست و با سهولت بهشبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌ها امکان تأسیس می‌دهد.

در طرح پیشنهادی برای رسانه‌های فردای ایران، حکومت اگر می‌خواهد به رسانه‌ها کمک کند، به‌جای دادن یارانه‌های مستقیم و بازیگری در عرصه رسانه‌ها، می‌تواند به توسعه امور زیرساختی رسانه‌ها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرک‌های فناورانه رسانه‌ای بپردازد، تازه آن‌هم به‌صورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانه‌ها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساخت‌ها استفاده کنند و زیرساخت‌ها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.

بازپیکربندی نظام رسانه‌ای نیز از دیگر مسایلی است که می‌تواندر طراحی نظام رسانه‌ای آینده به آن توجه کرد. سیاست‌های سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرف‌کردن نقش‌های نهادهای مدنی باعث شده است که رسانه‌های مختلف در ایران نقش‌هایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آن‌هاست و نه از عهده انجامش برمی‌آیند. برای مثال، در برهه‌ای از تاریخ نیم‌قرن اخیر ایران، از مطبوعات به‌جای احزاب استفاده شده است یاهم‌اکنون از شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع‌رسانی در حد رسانه‌های حرفه‌ای بهره گرفته می‌شود. رسانه‌های مختلف بایددوباره نقش‌های طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقش‌های تحمیلی را به نهادهای مربوط به آن‌ها واگذار کنند.

در چنین شرایط و زمینه‌ای که تصویر شد، رسانه‌ها به‌تدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامه‌نگاران تشکل‌های صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسب‌وکار رسانه‌ای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانه‌ها کمک مالی کند و همین که آزادی آن‌ها را با نظام‌های قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانه‌ها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را به‌دست می‌آورند. باقدرت‌گرفتن نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانه‌ها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامه‌نگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانه‌ها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانه‌ها ظاهر شود. آن نظام رسانه‌ای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، می‌تواند به‌کمک روزنامه‌نگارانش تشخیص دهد چقدر به عامه‌پسندی بگراید و چه اندازه نخبه‌گرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.

وقتی نظام رسانه‌ای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آن‌گاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانه‌ای هنجارینی، رسانه‌های ما به آفت‌هایی برخواهند خورد که رسانه‌های همه کشورهای عادی جهان با آن روبه‌رو شده بوده‌اند، مسایلی از جمله ضربه‌خوردن از شبکه‌های اجتماعی و شرکتی‌شدن رسانه‌ها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راه‌حل‌هایی هست که می‌توان همچون سایر کشورها به کار بست.

در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمی‌توانیم با نظام رسانه‌ای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانه‌ای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتاده‌ایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفه‌هایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیش‌شرط‌های دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانه‌ای باید ارائه شوند و درباره‌شان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانه‌ای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوش‌خیالی یا ساده‌دلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و درباره‌اش صحبت کنیم، از هم‌اکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کرده‌ایم. رسیدن به نظام رسانه‌ای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاری‌ها و مصیبت‌های کنونی، در چشم‌انداز این کشور می‌توان دید.

*روزنامه‌نگار

۴۷۲۳۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950

دیگر خبرها

  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • رئیسی: به صورت ویژه در دستور کار وزرا و مدیران دستگاه‌های اجرایی باشد
  • فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنش‌های انتخاباتی رادیکال‌ها پس از عملیات تحریم!
  • پیام تبریک رئیسی به مناسبت قهرمانی تیم ملی فوتسال در آسیا
  • علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانه‌ای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمی‌آید
  • ایران تحریم‌ناپذیر است
  • رئیسی: ایران تحریم‌ناپذیر است
  • رئیسی روز ملی آفریقای جنوبی را تبریک گفت
  • توجیه روزنامه دولت: در جلسه اهدای مدرک افتخاری به رئیس جمهور ، رئیس هیات امنا حضور داشت!
  • روزنامه دولت توجیه کرد: در جلسه اهدای مدرک افتخاری به رئیسی، رئیس هیات امنا حضور داشت!